سفارش تبلیغ
صبا ویژن



شب میلاد مولا - رواق منظر چشم من آشیانه ی توست






درباره نویسنده
شب میلاد مولا - رواق منظر چشم من آشیانه ی توست
Ambrosia
من مثل هر روزم با آن نشانی های ساده و با همان امضا،همان نام و با همان رفتار معمولی ؛ مثل همیشه ساکت و آرام... این روزها تنها ، حس میکنم گاهی کمی گنگم گاهی کمی گیجم حس میکنم از روزهای پیش قدری بیشتر این روزها را دوست دارم گاهی از تو چه پنهان با سنگ ها آواز می خوانم و قدر بعضی لحظه ها را خوب می دانم گاهی نگاهم در تمام روز با عابران ناشناس شهر احساس گنگ آشنایی می کند گاهی دل بی دست و پا و سربزیرم را آهنگ یک موسیقی غمگین هوایی می کندحتی اگر می شد بگویم این روزها گاهی خدا را هم یک جور دیگر می پرستم قیصر امین پور
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
مرداد 87


لینک دوستان
مائده
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
شب میلاد مولا - رواق منظر چشم من آشیانه ی توست

آمار بازدید
بازدید کل :7566
بازدید امروز : 2
 RSS 

   

به نام خدا
می گویند کسی می آید؛
تمام لحظات حضورم را در جشن ، چشم به در دوخته بودم و چشمهایم انتظار ورود کسی را می کشید ، اما او نیامد. البته نه اینکه نیامده باشد؛ بلکه چشمهای من سعادت دیدن چشمهای مهربانش را نداشت.
چه جشنی بود امشب ...  از یک طرف همه جا چراغونی ؛ گل ، نقل و نبات و شیرینی... آب و جارو و انتظار و از طرف دیگر ظاهر هایی که فکر نمی کنم مورد پسند امام آخر دین مبینمان باشد. دلم می خواهد همیشه باطنی مطابق با ظاهرم داشته باشم تا چشمان مولایم را خصوصا در شب میلادش ناخواسته نمناک نکنم ...
...
ای روز آفتابی!
ای مثل چشمهای خدا آبی!
ای روز آمدن!
ای مثل روز، آمدنت روشن!
این روزها که می گذرد، هر روز در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز در روزگار آمدنت هستم؟
_قیصر امین پور_
عید بر همگان مبارک و ایام به کام
به یاد خدا
 




نویسنده » Ambrosia » ساعت 1:7 صبح روز یکشنبه 87 مرداد 27